این یا اون🤷🏻♀️پارت 6
·
1402/03/15 00:13
· خواندن 1 دقیقه
از ترس چشمامو بستم
منتظر بودم اتفاقی بیوفته ولی خبری نشد چشمامو که باز کردم دیدم لوکا دستشو محکم گرفته
+اگه یه بار دیگه تو دوستاتو سمت مرینت ببینم یا بفهمم اذیتش کردین من میدونم با شما ها
محکم هولش داد کلویی که داشت اشکش در میومد سریع رفت
+خوبی؟
_اره ممنونم که کمکم کردی نمیدونم چرا اینجوری کرد
+چون ادرین رو دوس داره
_اها پس بگو
+یه خواهشی ازت داشتم
_بله
+میشه با ادرین نری سر قرار
_اگه توعم نمیگفتی نمیرفتم
+ ممنون
اگه میخوایید بقیشو بزارم یه نظر در مورد داستان بدیدلطفا😞